0

گذشته

🌟 نکته ۹ از دورۀ رشد فردی با ۲۱ روش عمیق رهایی از گذشته و تبدیل تمام لحظات آن به درس‌های زندگی

 

⏰ مدت: ۲۷دقیقه
⚫️ موضوعات مطرح شده:
✅ تاثیر گذشته بر اضطراب حال ما
✅ چطور باید به رهایی از گذشته نگاه کرد؟ عدم پذیرش گذشته منجر به آسیب‌های جدی در آینده می‌شود؟
✅ چرا عدم پذیرش گذشته منجر به آسیب‌های جدی در آینده می‌شود؟
✅ آیا واقعا گذشته درسی برای آموختن دارد؟


📚 تمرین این جلسه:
🤔 آیا برای شما تفکر در خصوص گذشته خودتان راحت است؟ اگر خیر چرا؟
🤔 چطور می‌توان با احساس گناه گذشته تعامل کرد؟



📝 متن کامل فایل صوتی

سلام

وقت شما بخیر

من محمدتقی کریمی هستم. امروز برای شما جمع بندی چند فایل قبلی را در خصوص رهایی از گذشته رکورد می کنم.

امروز در مورد اضطراب و احساس گناه و احساس مقصر بودن و افسردگی و خیلی از مسائل دیگر می خواهیم صحبت بکنیم اما این صحبت ها بستگی به مسیری دارد که شما در زندگی تان طی کرده اید. چرا من این تمرین را از شما خواستم که در اینستاگرام بروید و کامنت بگذارید؟ به این دلیل که بدانید همه ما انسان هستیم و از احساسات متفاوتی تشکیل شده ایم و احساسات متفاوتی را تجربه می کنیم و شما مستثناء نیستید یعنی دوست داشتم که کامنت ها را آن جا در فضای پابلیکی مثل اینستاگرام بگذارید.

که با چند مسئله مواجه شوید. اول این که ببینید سایر اشخاصی که در این دوره شرکت می کنند و نه سایر افرادی که در جامعه هستند یک سری احساسات مشترک با شما دارند. یعنی اگر شما در یک جایی احساس تقصیر و مقصر بودن و گناه و اضطراب کردید آن ها هم این را تجربه می کنند. پس همه افراد در جامعه در این دنیا سایر مواردی را که شما هم تجربه کرده اید و احساس می کنید را احساس می کنند.

این به شما این کمک را می کند که ما به خود واقعی مان نزدیک شویم به این که بتوانیم با آدم ها به عنوان یک آدم در ارتباط باشیم و نه کسانی که می خواهیم ابعاد وجودی خودمان را پنهان کنیم چون ممکن است که مورد قضاوت واقع شویم. واقعاً دم شما گرم. جا دارد دوباره از شما تشکر کنم که کامنت گذاشتید و صادقانه محتوایی که در ذهنتان بود را آن جا پیاده کردید و احساس خودتان را بیان کردید. نکته ای که وجود دارد این است که هیچ کدام از احساساتی مثل تأسف و اضطراب و نگرانی و گناه منجر به هیچ تغییری نمی شوند.

با این احساسات شما هیچ تغییری نمی توانید ایجاد بکنید. تغییر فقط زمانی شکل می گیرد که شما به درستی دلایل آن احساسات را بشناسید و برای تغییر دادنش اقدام بکنید و کلمه کلیدی این جا اقدام کردن است. دو حس مهمی که عدم شناخت درست آن ها منجر به تخریب گری می شود نگرانی و احساس گناه است. به جای نگرانی و احساس گناه می تاون اضطراب و احساس تأسف هم جایگزین کرد. بستگی به این دارد که با هر کدام از این کلمات ارتباط بهتری می گیرید. گفته بودم که روی یک برگه کاغذ یک خط بکشید سمت راست آینده باشد و سمت چپ گذشته و وسط کاغذ زمان حال باشد. احساساتی که مربوط به گذشته است همراه با حس گناه و حس تأسف و تقصیر است.

احساساتی که مربوط به آینده است همراه با نگرانی و اضطراب است. هر کدام از این ها تخریب گری خیلی بالایی روی روح و روان و رفتار شما دارند البته تا زمانی که بشناسید و بدانید که چطور می خواهید از احساسات خودتان حفاظت بکنید و یا مدیریت بکنید. به این توجه بکنید که شما نه روی گذشته تان و نه روی آینده تان هیچ تسلطی ندارید. مثال همین حال حاضر را در مورد آینده می زنم. چون اکثر ما فکر می کنیم که برنامه ریزی می کنم و به تمام خواسته هایم می رسم.

شرکت های بزرگ دنیا همین امروز که ویروس کرونا آمده است و کل دنیا را به هم ریخته است برنامه ریزی های بسیار قدرتمندی داشته اند آیا فکرش را می کردند که یک روزی ممکن است یک چنین اتفاقی در دنیا رقم بخورد که یک ویروسی بیاید که آمریکا مرزهایش را روی اروپا ببندد؟

اگر شش ماه پیش این را به یک شخصی می گفتید احساس می کرد که یک چیزی مصرف کردید اما امروزه در شرایطی هستیم که کشورها مرزهایشان را می بندند و این یعنی این که هر چقدر هم تو برای آینده ات برنامه داشته باشی احتمال این که برای شما اتفاق غیر منتظره ای رخ بدهد خیلی بالا است پس چرا من الکی نگران باشم؟

نمی گویم هدف بزرگ نداشته باشید نمی گویم تصویر ذهنی نداشته باشید نمی گویم رویاپردازی نکنید اتفاقاً من آدمی هستم که می گویم رویاپردازی بکنید ولی نباید این رویاپردازی به جای لذت بردن از آن رویا باعث نگرانی و اضطراب شما شود.

همه این احساسات عاملی هستند برای این که بازدارندگی و بی تحرکی ایجاد بکنند و این که شما زمان حال خودتان را از دست بدهید. یک تصویر در ذهنتان ایجاد بکنید نسبت به کلمه گذشته و آینده. اگر یک سبد سیب در نظر بگیریم من شخصاً گذشته خودم را به هر شکلی که هست دوست دارم و اصلاً ناراحت نیستم اگر یک جایی یک اشتباهی انجام دادم به خاطر این که از آن درس هایش را گرفتم و جلوتر هم این مسئله را می گیرم که باید نسبت به گذشته چه کاری انجام بدهیم.

اگر یک جعبه سیب را در نظر بگیریم گذشته ما و افکاری که منجر به نگرانی ما می شوند و منجر به احساس گناه و احساس مقصر بودن می شوند یک عدد از آن سیب هایی است که گندیده است که اگر اجازه دهیم آن سیب گندیده در ذهن و افکار و روح ما بماند سایر سیب های سالم را هم بیمار می کند و آن ها را هم کم کم می پوساند. پس می توانی رهایی از گذشته را یک میوه گندیده در ذهنت در نظر بگیری گذشته ای که از آن هنوز درس نگرفتی و منجر به احساس گناه و مقصر بودن در تو می شود.

آینده را هم می توانی یک زنبور درونی در نظر بگیری. هر وقت می خواهی به آینده فکر کنی یک زنبوری است که در ذهنت می آید و در مغز تو بال بال می زند و آن صدای ویز ویز و نیش تیزش باعث می شود که تو بترسی و نگران باشی. این دو تصویر را می توانی داشته باشی برای این که هر موقع هر کدام از این احساسات به سراغت آمد بدانی که به خودت آسیب می زنی.

وقتی من به رهایی از گذشته فکر می کنم افکاری که به سراغم می آیند چیست؟ اندوه و غم است و گاهاً احساسات خشم زیاد را بالا می آورد و وقتی هم به آینده فکر می شوم منجر به اضطراب من می شود پس هر کدام منجر به این می شود که من زمان حالم را هم از دست بدهم.

شما هر چقدر هم احساس ترس بکنید و هر چقدر هم احساس گناهتان زیاد باشد اصلاً نممی توانید گذشته را تغییر بدهید گذشته همان طوری که هست باقی می ماند. مهم ترین کاری که شما می توانید انجام بدهید این است که از گذشته خودتان درس بگیرید. درس گرفتن از گذشته یعنی این که به خودتان و رفتارتان و اتفاقاتی که رقم خورده و انتخاباتی که در زندگی تان انجام دادید نگاه بکنید و داستانش را در چند خط بنویسید و ببینید که کجا چه اتفاقاتی را اگر رقم نمی زنید به جایش چه اتفاقی را رقم می زدید و اگر دیدید که مثلاً من هنگام خرید موبایل قبلی ام بی دقتی کردم و جنس دست دوم خریدم این احساس گناه شما را اذیت می کند چون چند میلیون ضرر کرده اید چه کار باید انجام بدهید؟

بنویسید من دفعه بعد که می خواهم موبایل بخرم یا با کسی که در این کار حرفه ای است موبایل می خرم یا دقت بیشتری می کنم همین که دقت بیشتری می کنم در انتخاب های بعدی ام یک درسی از گذشته است و لزومی ندارد که من بنشینم و ناراحت شوم و به سر خودم بزنم. چند مورد از مواردی که از بیرون شما مقصرتر هستید مثلاً با مادرت در خانه نشسته ای و فیلم می بینی یک مرتبه مامانت می گوید که فلان چیز را جابه جا می کنی؟

یا می روی سر کوچه دو کیلو پرتغال بگیری؟ تو هم فیلم می بینی و حالش را نداری بروی. بعد می گویی مامان ده دقیقه صبر کن بعداً می روم می خرم. مادرت ده دقیقه را که صبر نمی کند یک دقیقه بعد لباسش را می پوشد و می گوید باشد پسرم من با این کمر شکسته ام می روم خودم میوه بخرم. این مقصر پروری یعنی باج گیری روانی از شما ببین من بی اخلاقی را ترویج نمی کنم و نمی گویم که هر وقت درخواستی از شما خواسته می شود رد بکنید اما می گویم که اگر کسی از شما درخواستی دارد آن درخواست باید به درستی مطرح شود نه با ایجاد احساس گناه در شما.

وقتی احساس گناه در شما ایجاد می کند یعنی از شما باج گیری می شود. یا مثلاً یک کاری انجام می دهید همسرتان می گوید که اگر دوستم داشتی فلان کار را نمی کردی و اگر دوستم داشتی به جای همبرگر برایم یک چیز دیگری می خریدی یا با تو حرف نمی زنم تا فلان کار را انجام بدهی.

این ها روش های تهدیدآمیز کلامی است که اگر ما درست یاد نگیریم همیشه مورد سوء استفاده اطرافیان و عزیزانمان قرار می گیریم و مورد سوء استفاده قرار گرفتن دوباره برای ما احساسات منفی و ناراحت کننده دیگری ایجاد می کند که همین طور ادامه پیدا می کند تا این که ما افسردگی می گیریم و خودمان هم متوجه نمی شویم که افسرده می شویم یا همسر شخص می گوید که چطور بعد از آن رفتاری که کردی دوستت داشته باشم؟

این جا دغدغه مطرح نمی شود این جا فقط مقصر پروری و ایجاد احساس گناه در طرف مقابل انجام می شود که منجر به سوء استفاده می شود و منجر به بهبود رابطه شما نمی شود. بچه ها هم این باج گیری را دارند. بچه شش هفت ساله به پدرش می گوید که برای من ماشین اسباب بازی می خری؟

پدرش می گوید برو بچه پول ندارم واقعاً هم پول ندارد یا اصلاً دارد و قبلاً برای بچه اسباب بازی زیادی خریده است و دیگر نمی خواهد بخرد بچه می گوید ای بابا حتماً من هم بچه سر راهی هستم و پدر مادرهای واقعی برای بچه هایشان همه کاری را انجام می دهند. این مدل باج گیری عاطفی و مقصر پروری در همه افراد وجود دارد. سن خاصی هم ندارد. هر کسی به روش خودش انجام می دهد. این کاملاً آگاهانه است. این طور نیست که بگوییم شخص به صورت ناخودآگاه این اتفاق را رقم می زند. چون احتمالاً خیلی از افراد مهارت های ارتباطی و عاطفی را بلد نیست.

خود همین منجر می شو که ارتباطات شما لحظه به لحظه تلخ تر شود و دوباره یک خشم پنهانی را در درون خودتان ایجاد بکنید. یک ذره هم برویم سر این که چطور می توانیم این احساسات را بهبود بدهیم هرچند که در توصیفاتی که کردم باید متوجه شده باشید که کجاها آن احساس گناه از بیرون به شما تزریق می شود و کجاها از درون خودتان نشأت می گیرد. وقتی احساس گناه می آید از خودت بپرس که از چه چیزی طفره می روم؟

خیلی اوقات پیش آمده است که ما از قصد دوست داریم آگاهانه به فاز افسردگی و غم و ناراحتی و این حالت ها برویم. برای این که یک سری از مسئولیت ها و رفتارها و انتخاب ها و کارهایی را که باید انجام بدهیم را انجام ندهیم این احساس افسرده نمایی باعث می شود که ما بتوانیم مسئولیت گریزی خودمان را منطقی جلوه بدهیم. به غیر از این هم شما خیلی از مواقع به خیلی از چیزهایی علاقه دارید که احتمالاً سایرین به آن ها علاقه نداشته باشند و این واقعاً مهم نیست. شما باید چیزی را دوست داشته باشید یا کاری را انجام بدهید که به آن علاقه دارید باید کاری انجام بدهید که اخلاقی باشد و حداقل منجر به آسیب زدن به دیگری نشود. یعنی ساده ترین معیاری که می توانیم برایش در نظر بگیریم این است که من نه به خودم و نه به دیگری آسیبی نزنم و کاری را انجام بدهم که به آن علاقه دارم.

در ویس قبلی از شما خواستم که از این که کجا احساس گناه می کنید لیستی تهیه بکنید. اگر شما به هر کدام از احساسات گناهی که در وجودتان است یا افکارش برای شما ایجاد می دهد از صفر تا ده نمره بدهید مثلاً پنجاه مورد نوشتید به هر کدام از این ها از صفر تا ده نمره بدهید و آن ها را با هم جمع بزنید اگر جمع این اعداد چه یک شود و چه هزار شود و هر عددی که باشد هیچ تأثیری نمی گذارد.

چرا؟ چون تو همانی که الآن هستی هستی و نمی تونی آن گذشته را تغییر بدهی پس به رهایی از گذشته برگرد و با این نگاه که من چه درسی از آن برهه برای رهایی از گذشته خودم می توانم بگیرم به آن نگاه کن هیچ وقت خودت را به خاطر انتخاب هایی که در گذشته داشتی و تصمیماتی که در رهایی از گذشته گرفتی سرزنش نکن به این شرط که بتوانی آن را به درسی از گذشته تبدیل بکنی.

یک سری کارها را هم انجام بدهی که واقعاً دوست داری. مثلاً دوست داری تنهایی مسافرت بروی این تجربه را حتماً برای خودت رقم بزن و سعی نکن انکار بکنی. اگر دوست داری تنهایی به سینما بروی یا دوست داری تنهایی به رستوران بروی چرا نباید این کار را بکنی؟ تو حق داری این کار را انجام بدهی. رهایی از گذشته را تجربه کن.

این صحبت هایی که در چند جلسه گذشته داشتم احتمالاً با ویس ها و تمریناتی که روزهای آینده به شما می دهم کمک می کند یک مقداری روحیه بهبود حق انتخاب هایی که شما در زندگی دارید و بهبود احساساتی که نسبت به خودتان دارید پیدا بکنید. این طوری نیست که فردای ویس را که گوش کردید و تمرین را انجام دادید معجزه شود و از روی شما یک جادویی بیرون بیاید و حالتان خوب شود به مرور زمان وقتی این چیزهایی که برای خودتان یادداشت برداری کردید در شما رسوب می کند و کم کم چند ماه دیگر حالتان قطعاً بهتر از الآن خواهد بود.

چون از همان اول هم تأکید کردم که به زبان و روش خودتان مطالبرا یادداشت برداری بکنید. یعنی اگر شما حالتان همین الآن هم خوب باشد اگر یک سری از این تمرینات را به درستی انجام بدهید و با باور کامل انجام بدهید شک نکنید حالتان خوب می شود. من این جا صحبت های انگیزشی نمی کنم که بگویم برو بترکون چون قرار نیست چیزی ترکانده شود. ما قرار است زندگی بکنیم و درست زندگی کردن را یاد بگیریم و این خیلی مهم است چون با هیجانی زندگی کردن فکر نمی کنم چیزی متداوم باشد

مرسی که تا این جا با من همراه بودید. من سعی می کنم که محتواها را خیلی ساده و کاربردی تر بکنم. اگر سوالی بود برای من کامنت بگذارید یا به اکشن کوچ ها بگویید تا به من بفرستند تا من پاسخ تکمیلی را برای شما آماده بکنم.

یک ویس تکمیلی هم در مورد تجربه ای که خودتان در احساس گناه داشتید و کامنت هایی که نوشتید احتمالاً اگر همین ویسی که امروز گوش بدهید کافی نبود به عنوان ویس هدیه و ویس تکمیلی برای شما ارسال می کنم.

امیدوارم در مسیر زندگی ای که هستید کاری را انجام بدهید که از آن لذت ببرید و اثر بخش باشید و همیشه حال دلتان جوری خوب باشد که متداوم باشد. نه این که بخواهیم لحظه ای و گذرا حال خودمان را خوب کنیم. دمتان گرم. ان شاء الله که سال ۹۹ یک سال پر انرژی باشد و این انرژی را در خودتان پرورش بدهید و سعی کنید علاوه بر این که خودتان را رشد می دهید منجر به رشد اطرافیان خودتان هم بشوید. درست است که وظیفه شما این نیست که به دیگران کمک بکنید ولی اگر دیدید که در جایی یک نفر نیاز به بهبود و رشد و کمک را ابراز می کند به قدری قوی شده باشید و مهارت داشته باشید و توانایی داشته باشید و منابع داشته باشید که بتوانید کمکش کنید.

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *