0

مسئولیت‌پذیری

🌟 نکته ۱۴ از دورۀ رشد فردی با ۲۱ روش عمیق آموزش افزایش مهارت مسئولیت‌پذیری

 

⏰ مدت: ۱۴ دقیقه
⚫️ موضوعات مطرح شده:
✅ مسئولیت‌پذیری یعنی چه؟
✅ چطور مسئولیت‌پذیری باعث رشد ما میشه؟
✅ مسئولیت‌پذیری و زندگی در زمان حال؟


📚 تمرین این جلسه:
🤔 معنی مسئولیت‌پذیری از نظر شما چیه؟
🤔 چه عواملی باعث شد که مسئولیت‌پذیری کمتر یا بیشتری در زندگی داشته باشین؟



📝 متن کامل فایل صوتی

سلام

وقت شما بخیر. من محمدتقی کریمی هستم. امروز در مورد مسئله مهم دیگری می خواهیم با هم دیگر صحبت کنیم و آن چیزی نیست جز مسئولیت پذیری.

مسئولیت پذیری یکی از پرابهام ترین موضوعاتی است که در حوزه خودیاری و خودشناسی در مورد آن صحبت و بحث می شود.

می خواهیم ببینیم مسئولیت پذیری یعنی چه و چه ابعادی دارد و به کدام یک از ابعاد آن باید بیشتر توجه کنیم تا شناخت بهتری نسبت به آن پیدا کنیم.

هر چقدر ما بتوانیم مسئولیت پذیرتر باشیم تسلط و مدیریت ما روی زندگی خودمان خیلی بیشتر است و سرعت رشد و بهبود بیشتری هم خواهیم داشت.

یک مثال ساده می زنم. تو باید ببینی که در اتفاقاتی که بیرون از تو رخ می دهد که بیرون از تو می تواند در خصوص روابط یا هر مورد دیگری باشد چه گام هایی وجود دارد و تو چه مسئولیت هایی داری. وقتی در بیرون یک اتفاقی رخ می دهد ابتدا باید ببینی که چه اتفاقی افتاده است و بعد تو چه تصمیمی می گیری و معیارت برای این که این تصمیم را بگیری چیست؟ به غیر از این معیار باید ببینی که چه پیامدهایی را هم هر کدام از این تصمیماتی که می گیری یا تصمیم خاص و به خصوصی که گرفته ای برای تو رقم می زند.

مثلاً من با همکارم کار می کنم یک مرتبه به من با حالت پرخاشگری یک چیزی به من می گوید. مثلاً در سر کار هر کدام پشت میز نشسته ایم. من یک چیزی از او می خواهم یک مرتبه می گوید برو بابا تو هم همه کارهایت را گردن دیگران می اندازی. این جمله و این تکه ای که می اندازد باعث ایجاد ناراحتی و حس بد در تو می شود. تفسیر درستش چه می تواند باشد؟ این که شاید آن کلام باعث شود که تو ناراحت شوی و مقصر ناراحتی آن آدم باشد ولی شما مسئول این هستید که انتخاب بکنید چه واکنشی به آن احساس نشان بدهید.

من الآن می گویم همکارم یک حرفی به من زد و ناراحت شدم قبول اما ایجاد کننده اش و کسی که تریگر ؟؟؟ و استارت این را زده است همکارم است اما این من هستم که در مسیر زندگی خودم مسئولیت این را دارم که آن احساس در من چه تأثیری خواهد گذاشت. من می توانم تصمیم بگیرم همان جا یک تکه دیگری به او بیندازم و حالش را بگیرم و همین طور بحث بالا بگیرد. می توانم درک بکنم و بگویم آن شخص ممکن است از یک جایی ناراحت باشد. جلوتر راجع به این مسئله هم می گویم که یعنی چه.

اگر ما بخواهیم در زمان حال زندگی بکنیم نباید دیدگاهمان به سمت مقصر یابی برود. وقتی ما مسئولیت پذیر باشیم و مسئولیت پذیرانه زندگی بکنیم یعنی در زمان حال زندگی می کنیم. زمان حال یعنی چه؟ یعنی این که همین الآن من تصمیم می گیرم چه کاری را انجام بدهم ولی وقتی راجع به این صحبت می کنیم که فلان اتفاق تقصیر فلانی بود یعنی من راجع به یک چیزی که در گذشته است صحبت می کنم. پس به بیان ساده تر می توان گفت که هیچ وقت هیچ فردی مسئول وضع حال شما نیست و همیشه این شما هستید که تصمیم می گیرید که چطور به موضوعات نگاه بکنید و چطور به موضوعات معنا بدهید و تفسیر بکنید. بعد از این شما تصمیم می گیرید که چه واکنشی نسبت به آن اتفاق و موضوع و فرد یا هر چیزی که وجود دارد نشان بدهید.

در مثالی که زدم آن هم تیمی شما یا هم کار شما کسی است که مقصر است و تریگر زده است یعنی ماشه را کشیده است. او ماشه را می کشد و شلیک می کند و شما ناراحت می شوید ولی مالک آن احساس خود شما هستید و این تو هستی که باید حال خودت را خوب کنی. چطور می توانم به این مرحله برسم؟ این که واقعیت را انکار نکنم و هر آن چیزی که همان لحظه وجود دارد را بپذیرم. احساساتم را هم بپذیرم. این که تو به عنوان یک انسان حق داری که ناراحت شوی کاملاً طبیعی است و باید هم این طور باشد وگرنه آدم ها ربات بودند.

یک چیزی به سمتشان می آمد و هیچ حسی به آن پیدا نمی کردند. زندگی بدون احساس بی معنا می شود. مسئولیت پذیری این که تو چقدر می خواهی احساس منفی را حمل بکنی با تو است. مدت زمانی که درگیر این حمل کردن می شوی مشخص می کند که تو چقدر توانمندی انعطاف پذیری داری.

در ویس اول هم راجع به یادگیری گفتم که یادگیری باید مسئولیت پذیرانه باشد. یک تعریف دیگر را هم می گویم. این که تو یک کتابی را می خوانی و این که در آن کتاب چه نوشته است و درست و غلطش مهم نیست. بلکه مسئولیت برداشت و نتیجه گیری با خودت است. یعنی این که شما به یک جایی در کتاب می رسی می بینی یک سری از مطالبش اشتباه است مسئولیت این که تو آن مطالب را بپذیری یا استدلال شخصی خودت را بیاوری تا بتوانی تمرکز بهتری داشته باشی یا اطلاعات بهتر و درست تر و سالم تر و دقیق تری را در ذهن خودت جای بدهی با تو است و نه با آن نویسنده. نویسنده کار خودش را انجام داده است. دست تو هم به او نمی رسد که بگویی چه نویسنده بد یا خوبی است.

یا اصلاً نمی توانی بگویی این را تغییر بده. شاید هم بتوانی بگویی اما بگوید همینی که هست. اما این تو هستی که باید بتوانی نتیجه گیری نهایی را انجام بدهی. این الگو را هم دوباره می گویم. این که چه اتفاقی رخ می دهد و چه تصمیمی می گیری با تو است. معیار تو برای این که آن تصمیم را بگیری چیست و چه پیامدی برایت دارد؟ این خیلی به این کمک می کند که بتوانی کم کم تصمیمات بهتری برای خودت بگیری و واکنش های سالم تری را نشان بدهی. این طوری نیست که بگویی من تا این را فهمیدم پس از فردا ناراحت نمی شوم.

آرام آرام باید رویش تمرکز پیدا بکنی و این را مدیریت بکنی و در خودت عمیق تر بکنی تا این که این مسئله به ناخودآگاهت تبدیل شود. وقتی ما به سمت مقصریابی برویم یعنی بگوییم یک چیزی تقصیر آن شخص در بیرون است مثلاً این که من نتوانستم درسم را درست بخوانم تقصیر پدرم بوده است این که من ماشین ندارم و احساس حقارت به من دست می دهد تقصیر پدرم بوده است.

نه لزوماً به این معنی نیست که واقعاً تقصیر پدرت یا یک نفر خارجی بوده است. وقتی ما انگشتمان را سمت یک فرد بیرونی می بریم و حس و حال قربانی بودن به خودمان می گیریم و فقط می خواهیم راجع به گذشته صحبت بکنیم یعنی ما هنوز به این بلوغ نرسیده ایم که من می خواهم مسئولیت پذیرانه زندگی بکنم. مثلاً در ارتباط با همکارم که مثال زدم و گفتم همکارم یک ناراحتی در من ایجاد می کند. بعد از این که یک مدتی مثل یکی دو ساعت گذشت و ناراحتی ها تمام شد و حتی شاید یکی دو روز بعد حس و حال من بهتر شد.

شرایط آن لحظه را پذیرفتم باید برویم و خودمان را بکاویم و بسنجیم و ببینیم که حالا خودمان در کجا مقصر بودیم که آن همکار به ما یک حرف بدی زد و یک ناراحتی در ما ایجاد کرد. چون قاعدتاً نباید هیچ چیزی یک مرتبه رخ بدهد و بگوییم که من ناگهان دیدم که همکارم بعد از این که من به او گفتم فلان کار را برای من انجام بده یک مرتبه پرخاش کرد و به من گفت تو همه کارهایت را به دیگران می سپاری.

این جا بحث یادگیری از شکست است که قبلاً در این مورد صحبت کرده ام. معمولاً یادگیری مخصوصاً در چنین مسائلی و یادگیری از شکست حتماً به احتمال بسیار زیادی با درد و رنج همراه است. چون شما باید ببینید که خودت در آن اتفاقی که رخ داده است کجا مقصر بودی. یک مقدار کند و کاو می کنی و می بینی همکارم حق داشته است چون خیلی از مواقع من به او کارهای خودم را که مسئولیت پذیری خودم بوده است را واگذار کردم و از او خواستم که انجام بدهد. یکی دو بار به خاطر رفاقت و همکاری کارم را انجام داده است ولی بعد از آن در رودربایستی مانده است و نگفته است و یک مرتبه این انفجار در او رخ داده است و در من ایجاد ناراحتی کرده است. آن درس هایی که می خواهی یاد بگیری را چطور باید یاد بگیری؟

من باید این را بپذیرم که بهبود در زندگی یعنی پذیرش نقاط شکست زندگی. وقتی من نقاط شکست زندگی ام را همان طوری که وجود دارد بپذیرم و بعد به یک ساختار محتوایی برای خودم تبدیل کنم در این صورت است که می توانم رشد بکنم. اگر هم بخواهی گام به گام بدانی که ساختارش به چه شکل است باید بگویم که یک چیزی باعث ناراحتی در تو می شود سپس گام بعدی چیست؟ خشم و فرافکنی و مقصر پنداری در ذهن تو شکل می گیرد. مقصر پنداری یعنی این که تقصیر فلانی بود.

بعد از این که حال خودت را خوب کردی و آن اتفاقاتی که رخ داده است را پذیرفتی مسئولیت پذیرانه به خودت اجازه می دهی که درک بکنی علت آن موضوع چه بوده است. در خیلی از مواقع من آنالیز می کنم و می بینم من خودم مقصر نبوده ام و واقعاً همکارم از یک جای دیگری ناراحتی بوده است و در آن روز به خصوص یک اتفاقی رخ داده است و ناراحتم کرده است. در این حالت مسئولیت پذیری تو چیست؟ مسئولیت تو جایی است که می خواهی به آن شخص واکنش نشان بدهی. این که من به او حمله می کنم یا این که سعی می کنم همدلانه با او تعامل بکنم و این تعامل همدلانه بسیار مهم است. این حالت مسئولیت احساسی است.

در مورد مسئولیت پذیری خطا و تغییر هم می توان گفت که مثلاً یک خطایی رخ داده است و من می خواهم این را به یک تغییر تبدیل کنم. ابتدا باید آن خطا را درک کنم و بپذیرم و بعد از آن ببینم که اقدامات اصلاحی آن خطا چیست آن ها را کشف بکنم و برای خودم گام هایش را مشخص بکنم که دفعه بعد اگر چنین چیزی رخ داد چه کاری باید انجام بدهم. این را در یک چرخه مستمر تغییر قرار بدهم و همین طور این در ذهنم باشد تا در بلند مدت به شکل ناخودآگاه در ذهن شما ثبت شود.

اگر سوالی داشتید کامنت بگذارید تا در فایل های صوتی بعدی پاسخگو باشم.

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *