0

مهارت یادگیری

🌟 نکته ۱ از دورۀ رشد فردی با ۲۱ روش عمیق فراشناخت برای رشد مهارت یادگیری فعال

 

⏰ مدت: ۲۳ دقیقه
⚫️ موضوعات مطرح شده:
✅ چطور موضوعات مورد علایقمان را یاد بگیریم؟
✅ چقدر زمان برای یادگیری لازم است؟
✅ شخصی‌سازی آموزشی یعنی چی؟
✅ تفاوت یادگیری فعال با سایر روش‌های یادگیری چیست؟


📚 تمرین این جلسه:
🤔 شما چه تکنیک‌ها و روش‌هایی برای بهبود یادگیری میشناسین؟
🤔 روش شخصی شما برای بهبود یادگیریتون چیه؟



📝 متن کامل فایل صوتی

یادگیری

یادگیری یعنی چی؟ یادیگری به نطر من مهم ترین کار و ارزشمندترین کاریه که یه آدم می تونه انجام بده و خیلی تو جامعه ما بهش توجه نمیشه. اول ازتون ممنونم که برای خودتون ارزش قائل شدید و توی مسیر یادگیری قرار گرفتید. یادگیری از نظر من یک بار معنای مسئولیت پذیری توش هست که متاسفانه یک بخش بزرگی از جامعه آموزشی هیچ وقت اینو به ما انتقال ندادن.

یعنی همیشه فکر می کنیم که یک آدمی هست که از بیرون قراره بیاد یک سری اطلاعات رو، یک سری از مسائل رو بهمون انتقال بده در صورتی که همیشه این طور نیست و شاید بگیم که همیشه این طور درست نیست.

به نظر ما اول باید طرز فکر خودمون رو نسبت به مسئله ی یادگیری به یک فرد یادگیرنده و یادگیرنده فعال تغییر بدیم یعنی همیشه در جست و جوی ارتقا و یادگیری شخصی باشیم یعنی هر موقعیتی رو برای یادگیری  و آموزش دیدن استفاده کنیم. هر محتوای که می خونیمف هر محتوای که می شنویم ببینیم چطور برای اثربخشی بیشتر زندگی خودمون ازش می تونیم استفاده کنیم.

موفقیت توی هر دوره ی آموزشی کاملا به شخص خودمون بستگی داره این یعنی مسئولیت پذیری توی یادگیری، یادگیری فعال. مسئولیت پذیری توی یادگیری یعنی چی؟ یعنی اینکه من متمرکز روی یک دوره باشم. نیام همزمان پنج تا شش تا دوره ی آموزشی ثبت نام بکنم، چندتا فایل صوتی مختلف رو هم همزمان بخوام یاد بگیرم.

مسئولیت پذیری آموزشی یعنی اینکه وقتی توی یک دوره ای شرکت می کنم حتما سعی کنم تمریناتی که توی اون دوره وجود داره رو انجام بدم، حتما سعی کنم توجه بکنم به اینکه ببینم چه اقداماتی توی اون کتابی که می خونم، توی اون فایل صوتی که دارم گوش میدم، توی اون ویدیو آموزشی که می بینم وجود داره و اون اقدامات برای منه و باید اون ها رو انجامش بدم.

این یعنی یاد گیری فعال. نکته ی دیگه ای که برای یادگیری وجود داره انجام کار گروهی و داشتن اکشن کوج هست. حالا توی این دوره شما اکشن کوج های اختصاصی خودتون رو دارید که حتما باید ازشون کمک بگیرید.

حالا ببینم از نظر یونسکو تعریف سواد یعنی چی؟ یعنی اینکه بتونیم بتونیم به دانسته های خودمون ، اطلاعاتی که توی ذهن خودمون رو حالا بر اساس محتوای که مطالعه کردیم، محتوای که به ما آموزش دادن  یا تجربیاتی که بدست آوردیم  استفاده بکنیم تا بتونیم تغییرات زیرساختی و اساسی توی زندگی خودمون ایجاد بکنیم. یونسکو اومده گفته که اگر به چیزهای که می دونیم بتونیم برای بهبود و تغییر توی زندگی خودمون عمل بکنیم یعنی آدم با سوادی هستیم.

خواهش من از شما اینکه حتما توی این دوره یا هر دوره ای دیگه ای که شرکت می کنید یادداشت برداری کنید نکات مهمی که یاد می گیرید رو به زبون خودتون شروع کنید به نوشتن تا توی ذهن خودتون عمیق تر بشه و به این توجه بکنید که شما خودتون می خواهید چه مهارت های رو یاد بگیرید؟ الان توی این مسیر شغلی که هستیم یک سری مهارت ها قراره شما یاد بگیرید، یک سری نکاتی رو ما می خوایم بهتون یاد بدیم که بهشون عمل بکنید شاید شما چیزای که ما ازتون بخوایم به عنوان تمرین انجام بدین از نظر شما این باشه که خب می دونستیم! ولی این دونستنه باید تبدیل به یک اقدام بشه.

اقدام یعنی چی؟ یعنی اینکه اون اکشنی که شما می خواید انجام بدین خیلی کمک میکنه به اول از همه برای اینکه ارتباط پیدا کنید با ابعاد خودآگاه و ناخودآگاه خودتون و بتونید اون اطلاعاتی که توی ذهن خودتون نسبت به خودتون وجود داره رو بیشتر و عمیق تر باهاش ارتباط برقرار کنید.

پس خواهش من از شما اینکه حتما توجه کنید به تمرینای که به شما داده میشه و حتما اون مسائل رو به صورت شخصی سازی شده بنویسید و پیاده سازیشون کنید. بیایم ببینیم که یادگیری یه مهارت حدودا چقد زمان میگیره از شما؟

حدودا اومدن گفتن که اگر یک مسیر جدید رو ما ده هزار ساعت توش تمرین کنیم سطح جهانی جز آدم های انگشت شمار اون حوزه میشیم و می تونیم به طور تخصصی توی اون حوزه فعالیت کنیم ولی برای یادگیری یه مهارت حداقل زمانی رو که شما باید واسش بزارید ۲۰ اعت تا ۳۰ ساعت تمرین درست انجام دادنه تا به یه سطح مطلوبی برسید. حالا این ۲۰ ساعت رو شما باید تمرین درست انجام بدید، بازخورد بگیرید و انگیزتون رو حفظ بکنید. حالا این تمرین درست یعنی چی؟ یعنی اینکه توی دنیای که پر از مشغله هست حتما براش وقت بزارید. نیاین بگید که من وقت ندارم برای فلان کار خودم.

ببین از نظر من وقتی یه نفر میگه که وقت ندارم دو تا حالت وجود داره یا مدیریت زمان بلد نیست یا اون مسئله اولویتش نیست. چون در غیر این صورت ما ۲۴ ساعت زمان داریم و می تونیم به همه ی اون کارای که برامون مهمن و در اولیت ما قرار دارن اگر بخوایم و با مدیریت درست زمان بهشون برسیم. حالا توی مسئله یادگیری هم همینه، اول باید اولیت های خودتون رو مشخص کنید، بعد از اینکه اولویت ها مشخص شد، اگر روزی حدودا یک ساعت زمان بزارید، یک ساعت زمان درست برای تمرین کردن و یادگیری بزارید، بین ۲۰ تا ۳۰ روز اون مهارت رو در حد مطلوبی می تونید یادش بگیرید.

حالا این تمرین کردنه یعنی چی؟ یعنی اون کاری که برامون جدیده، احتمالا سختی خودش رو داره، حالا شما اینجوری در نظر بگیرید، من می خوام برم باشگاه بدن سازی؛ از بدوع ورودم برای من یادگیری وجود دار، خب؟ یادگیریش از کجا شروع میشه؟ از این که دارم میرم تو باشگاه برای من جدیده، دیدن اون دستگاه های که اونجا هست برای من جدیده، یه سری تجهیزات وجود داره بهش میگن دمبل، یه چیزی هست بهش میگن هارتل، همه ی اینا جدیده و همه ی اینا داره توی ذهن ما یه چیز جدید رو انتقال میده.

حالا من چه جوری می تونم توی باشگاه یاد بگیرم؟ ببین، شما از همون لحظه اول خودتون نمی دونید، من مثلا مثال دمبل رو می زنم، دمبل چیزی نیست که ما بگیریم دستمون بگیم خب اوکی من دستم رو حرکت میدم پس وقتی تونستم اینو تکون بدم یعنی این رو یاد گرفتم که چطوری ازش استفاده کنم.

میاد میرید ببینید درست بدن سازی یعنی چی؟ من همزمان با این که دارم یک اقدامی انجام میدم یعنی توی اون باشگاه رفتم، یعنی اون دمبله رو می زنم، یک مربی بالا سرم هست، در این خصوص مطالعه هم بکنم که ببینم آقا اون حرکت دست رو توی چه زاویه ی حرکت بدم درسته؟ اصلا من توی این وزنی که هستم، وزنه ای که باید بزنم چقدر باید سنگین باشه؟ آیا برای من ۵ کیلو کافیه یا هر دمبل ۵۰ کیلویی کافیه؟ به غیر از این مورد شما برای اینکه این حرکت رو به درستی و دقیق انجام بدین نمی تونید از خودتون انتظار داشته باشید که من از لحظه ی اول یا هفته ی اول، هفته ی دوم، هفته ی سوم می تونم حرکت رو به درستی انجام بدم.

تمرین درست یعنی چی؟ یعنی اینکه من توجه فعال داشته باشم نسبت به اینکه من چه جوری دارم حرکت دست رو انجام میدم. خیلی از مواقع شده که ما توی ذهن خودمون اینجوری تصور میکنیم که آهان من دارم این حرکت رو درست انجام میدم، ولی یه ماه، دو ماه، سه ماه بعد که میگذره و به حرکت های اولمون نگاه میکنیم یعنی اگر شده اینجوری در نظر بگیریم که یه دوربین بزارید از خودتون فیلم بگیرید این تجربه ی که خودم دارم رو دارم بهتون انتقال میدم.

من روزای اولی که چند سال پیش باشگاه میرفتم از همون اول شروع کردم به عکس گرفتن و فیلم گرفتن برای اینکه بتونم مسیر یادگیری خودم رو ارزیابی کنم، به این نکته توجه کنید؛ گفتم ارزیابی که جلوتر راجبش صحبت می کنم.

من وقتی هفته ها و ماه های اول یه حرکتی رو میزدم، ماه دوم، سوم بود که میگفتم اوکی به اون نتیجه ی مطلوبه رسیدم و دارم درست حرکت میکنم ولی یک سال که گذشت و برگشتم فیلما رو دوباره نگاه کردم متوجه شدم که چقدر من دارم دقیق تر حرکت های ریز رو به بهترین شکل ممکن انجام میدم.

پس یادگیری یعنی اینکه شما حتما تکرار بکنید اون کاری رو که انجام میدید و اون چیزی که دارید یاد میگیرید  و اقدام عملی براش انجام بدید و حتما اونو ارزیابی کنید در بازه های زمانی متفاوت. بعضی موقع ها هم ما گیر می کنیم تو یه سری مفهموم، مثل اینکه من استعداد فلان چیز رو ندارم؛ من خودمم شاید استعداد خیلی رو نداشتم  و استعدادم تو برخی موارد خیلی بیشتر بود. حالا استعداد یعنی چی؟ یعنی اینکه یه نفر، یکی از ما ها بتونیم یه چیزی رو راحت تر از یکی دیگه یاد بگیریم.

دوباره تو از یه زاویه دیگه نگاه بکنیم بعضی از آدما بخاطر مدل ژنتیک بدنشون یه سری حرکتا اصلا به بدنشون بیشتر میشینه. اصلا طرف کافیه چهار تا حرکت بزنه به اندازه ی منی که اون حرکت رو ۵۰ بار تکرار کردم روش اثربخش باشه. خب این یعنی استعداد. یعنی یه سری چیزا روی بعضی افراد اثر بخش تر هست. ولی این به این منظور نیست که هیچ کسه دیگه ای نمی تونه اون کار رو انجام بده. پس خواهشا نیام و بهونه نیاریم که من استعداد فلان چیز رو ندارم، باید اینجوری بگیم که من پشتکار کافی برای انجام فلان مهارتی که می خوام یادش بگیرم رو ندارم.

اگر پشتکار کافی رو بزاریم حتما از آدماهای که حتی استعدادشون از ما بالاتر هم هست می تونیم عبور کنیم و از اونا بهتر و بیشتر اون مهارت رو توی خودمون پیاده سازی بکنیم. یه نکته ی دیگه ای هم که توی یادگیری فعال بخوام بهتون بگم اینکه حتما شما باید بازخورد بگیرید. حالا خدا رو شکر شما توی این دوره با داشتن اکشن کوچ ها می تونید همون لحظه بازخورد و فیدبک کارهاتون رو بگیرید.

بازخورد گرفتن فعال یعنی چی؟ مثال بدن سازی رو برمیگردم بهش؛ من دارم یه سری تمرینا رو انجام میدم و چند ماهی از تمرین انجام دادنم داره میگذره یا حتی یک هفته، دو هفته میگذره. توی باشگاه یک سری مربی هستش، مربی های که مربی خود اون باشگاه هستند و اگه ازشون سوال بپرسید، رایگان به شما پاسخ میدن و لزومی نداره که اون مربیه حتما بالا سر شخص شما باشه.

یه سری کارا رو که انجام دادین بهشون بگید که میشه بیای ببینی من این حرکت رو درست میزنم یا نه؟ خب، این اتفاق رو توی هر جای دیگه ای هم می تونیم پیداش کنیم. مثلا شما می خواید یه برنامه نویس حرفه ای بشید، شما می خواید یه گرافیست حرفه ای بشید.

بعد از اینکه اقدامی انجام دادید، بعد از اینکه تمرینی انجام دادید؛ ببینید دارم خیلی تاکید میکنم روی اینکه خودتون اقدامات رو انجام دادید، خودتون تمرینات رو انجام دادید، حالا نیاز دارید که نظر یک سری افراد رو که از شما تجربه ی بیشتری دارند، از شما دانش بیشتری دارند رو بشنوید. اینجاست که اون بازخورده باعث بهبود و رشد مسیری که دارین میرین میشه.

اگر هیچ اقدامی نکرده باشید اون بازخورده اصلا قابل اعلام به شما نیست، طرف میاد میگه خب چیکار کردی؟ خیلی از مواقع میشه که میان از من خیلی سوال ها در خصوص توسعه کسب و کار میپرسن، بعد وقتی من شروع میکنم به صحبت کردن میگم خب چیکار کردی؟ میگه من خب نه، من هیچ کاری نکردم و فعلا یه ایده دارم. خب وقتی طرف اول کار که فقط یه ایده داره میاد سوال میپرسه انتظار هیج نوع پاسخ درستی رو نمی تونه داشته باشه.

مگر اینکه خب بیاد بگه من یه ایده دارم که می خوام بسنجم ببینم ایده ام ایا ارزشمنده هست برای پیاده سازی یا نه؟ خب این منجر به چی میشه؟ وقتی ما تونستیم دونسته هامون رو به تونستن تبدیل کنیم اینجا یک مهارت ایجاد شده. خیلی مهمه، ببین  دونستن تبدیل بشه به توانستن، این مهمترین نکته توی یادگیریه مهارته.

اگر یه محتوای جدیدی رو یاد بگیری و بتونی توی ذهن خودت اضافه اش بکنی فقط به اطلاعات قبلیت اضافه شده و هیچ کمکی نمی کنه به این که شما رشد کرده باشید تنها کمکش شاید این باشه که بتونید توی یک جمعی بتونید صحبت های جدیدی بگنید و بگی من اطلاعاتام توی این حوزه زیاده. اما آیا اون اطلاعات منجر به این شده که شما یک تغییر بکنید؟ احتمالا نه! چون فقط تونستید در موردش صحبت بکنید و این دونستن و تونستن خیلی مهمه.

دنبال این نباید باشیم که هی بریم چیزای جدید یاد بگیریم، دنبال این نباید باشیم که کمال گرایانه یاد بگیریم . مثلا من می خوام برنامه نویسی یاد بگیرم برم ۵۰ تا ۱۰۰ تا کتاب مختلف رو بخرم.

یه دونه کتاب مرجع پیدا بکنم و با اتکا به اون کتاب مرجع، خوندن اطلاعات جدید، انتقال اون اطلاعات جدید به ذهن خود رو سعی بکنم اون چیزای که می خونم رو به صورت عملیاتی بهشون توجه کنم و اقدام بکنم، تا انجام ندم هیج چیز جدیدی برای خودم ایجاد نکردم.

پس چی شد؟ وقتی ما می تونیم در مورد یه موضوع جدیدی صحبت بکنیم لزوما معنیش توانستن ما نیست. صرفا داریم بیان می کنیم دانش خودمون رو و حقیقتا من یک اعتقادی دارم، میگم اغلب افراد به جای اینکه برن دانش جدید کسب بکنن به دونسته های فعلی خودشون عمل بکنن تاثیرات شگفت انگیز و ملموس توی زندگیشون میزاره.

یعنی چی؟ یعنی آقا شما توی این ۲۰ سال ۳۰ سال ۴۰ سال ۵۰ سالی که زندگی کردین یه سری اطلاعات و دانش و تجربیات دارید دیگه خب! همونا رو بیاید به صورت اقدام برای خودتون بنویسید. مثلا شما مدیریت زمان رو دانشش رو دارید، خب؟ حالا بیا اونو بنویس واسه خودت که من جطور می تونم مدیریت زمان انجام بدم واسه خودم و اونو تبدیلش کنی به اقدام.

لازم نیست حتما بری چیز جدیدی یاد بگیری. خیلی از بچه ها رو من می بینم راجب همین مدیریت زمان همین جور می خونن ولی وقتی می خوان پیاده سازی کنن می بینن نمی تونن. پس دنبال اقدام کردنه باشید، دنبال جذب اطلاعات جدید نباشید، این یه نکته ای خیلی مهم بود که من به ذهنم اومد که بهتون تاکید بکنم روش.

مثال دیگه ای هم که بخوام راجبش بگم مثلا خشم و عصبانیت، همه می دونیم خشم و پرخاشگری خوب نیست و راجب خشم و احساسمون کلی اطلاعات داریم یا حتی با یه سرج کوچیک توی گوگل یا حتی اینستاگرام می تونیم کلی اطلاعات راجبه مدیریت خشم و احساسات بخونیم و توی ذهن خودمون انباشته کنیم اطلاعات جدید رو ولی چند نفر هستن که وقتی که ی اتفاقی میفته و عصبانی میشن بتونن احساسات و رفتار خودشون رو مدیریت کنن.

ببینید دارم تاکید می کنم اینکه شما راجبه خشم و عصبانیت بدونید ولی توی اون زمان خیلی مهم که باید واسش اقدام انجام بدید نتونید اقدامی براش انجام بدید و نتونید احساسات خودتون رو مدیریت بکنید هیج فایده ای نداره فقط شما تبدیل شده به یه فردی که یه سری اطلاعات توی ذهن خودش داره.

فقط اینجا رو اصطلاحی که خودم واسش به کار میبرم خودفریبی در یادگیری یا خودفریبی در مهارت هست. اصلاحی که گاها به افرادی که فقط فن بیان خوبی دارن میدم. البته برچسب زدن اصلا خوب نیست.

من اینو کلا دوست ندارم راجب به افراد برچسب بزنم ولی این واسه اینکه بتونم این بخش رو جدا بکنم افراد رو، این آدم ها خودفریبی در یادگیری و خودفریبی در مهارت دارند رو و بتونم اطلاعات جدیدی رو بهشون نسبت بدم و مدیریتشون بکنم توی ذهن خودم اینو گذاشتم که اونا رو توی اون دسته بندی قرار بدم. این که یه نفر بتونه با بیان شیوا در خصوص خشم سخن رانی بکنه به معنی توانای مدیریت احساسات و رفتارهای اون فرد نیست. پس چی شد؟ ما خودمون رو در خودفریبی در یاد گیری، نریم توی فاز خودفریبی در یادگیری و خودفریبی در مهارت. یواش یواش بریم سمت جمع بندی این فایل صوتی. نکاتی که یاد میگیرید رو یادداشت برداری بکنید ولی به زبون خودتون. اون چیزی که من میگم یا سایر اساتید میگن یا اکشن کوچ هاتون میگن، همون جوری که میگن رو ننویسید.

به زبان فهم و درک خودتون بنویسید. متاسفانه خیانتی که سیستم آموزشی به ما کرد این بود که ما فهمیدن رو یاد نداد، به ما حفظ کردن رو یاد داد. شما حتما به زبون خودتون چیزای که یاد میگیرید رو یادداشت کنید و اینکه باید چه اقداماتی باید انجام بدید. اونا رو حتما بهشون توجه کنید. دوباره تاکید میکنم مهارت از نظر من تونستن و دونستن، اینکه بتونید دانسته های خودتون رو به توانای های خودتون تبدیل کنید. و دوباره روی شخصی سازی محتوا تاکیدی بکنم من. مثلا شما می خواید برید کلاس عکاسی یا کتاب عکاسی میخونید یا یه ویدیویی راجبه عکاسی می بینید.

اصول عکاسی و دانش عکاسی رو از هزار تا منابع می تونیم یاد بگیریم  و به ذهن خودمون انتقال بدیم اما تا زمانی که دوربین نگیریم دستمون و نریم عکس بگیریم از سوژه های مختلف، از فضا های مختلف، با تنظیمات اون دوربین آشنا نشیم، خودمون واسش اقدام نکنیم هیچ چیز جدیدی یاد نگرفتیم و فقط تونستیم یه سری اطلاعات جدید توی ذهن خودمون پیاده سازی کنیم.

نکته ی بعدیش چیه؟ ارزیابی بکنم ببینم چی یاد گرفتم؟ چه طوری یاد گرفتم؟ حالا باید برم ببینم آدمی رو پیددا کنم که از من آگاه تر و خبره تر هست و کار عکس های که گرفتم رو بهش نشون بدم و ببینه و بتونه نظر بده.

اما به نظراتی که هم میده دقت کنید، نظراتی که اون آدم میده، نظر شخصی خودشه . شما خیلی مهمه که اون چیزی که یاد میگیرید سبک و سلیقه ی خودتون رو توش پیاده سازی کنید. سبک و سلیقه ی عکاسی خودتون رو توش پیاده سازی کنید. این نکته ی مهمیه. کفش کردن مدل خودتون. اینو توی هر نوع مهارتی که بخواید یاد بگیرید می تونید پیاده سازی کنید. پس حتما شخصی سازی رو فراموش نکنید. نکته ی مهمیه که باعث عمیق سازی و فهمیدن تمام مسائلی میشه که شما دارید توی اون مسیر قدم می زنید.

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *